Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-06@03:10:59 GMT

سلاح خبرنگار کاغذ و قلمی است که با آن قول سدید می‌گویند

تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۴۱۱۱۲۴

سلاح خبرنگار کاغذ و قلمی است که با آن قول سدید می‌گویند

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب_ الناز رحمت نژاد: محمود صارمی سال ۱۳۴۷ در شهرستان بروجرد متولد شد. پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۶۷ و شرکت در کنکور سراسری و پذیرفته شدن در رشته جغرافیا به تهران مهاجرت کرد و دوران تحصیل در مقطع کارشناسی خود را در سخت‌ترین شرایط زندگی، با کار کردن جهت امرار و معاش تأمین هزینه‌های تحصیل طی کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او همراه با تحصیل به دلیل علاقه شدید به ورزش کاراته در مدت کوتاهی با گذراندن دوره‌های مختلف این رشته موفق به کسب کمربند مشکی و کارت مربی‌گری شد و در مسابقات شهرستان و استان شرکت می‌کرد که موفقیت‌هایی را نیز در این زمینه به دست آورد.

محمود در حالی که مشغول به تحصیل در دانشگاه بود، نتوانست نسبت به تجاوز دشمن به خاک سرزمین‌مان بی‌تفاوت باشد و مانند سایر جوانان ایران زمین عزمش را برای مقابله با دشمن بعثی جزم کرد و از طریق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران به جبهه‌های کردستان، حلبچه و جنوب خرمشهر اعزام شد و ۱۷ ماه در این جبهه‌ها در کنار سایر رزمندگان اسلام به دفاع از کیان و تمامیت ارضی کشور پرداخت. پس از بازگشت از جبهه ضمن ادامه تحصیل در سال ۷۰ به استخدام ایرنا درآمد و سپس در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه شهید بهشتی پذیرفته شد.

همزمان با سالروز شهادت محمود صارمی و روز خبرنگار فرصتی دست داد تا به مرور و بررسی زندگی این شهید بپردازیم که مشروح آن در ادامه این گزارش می‌آید؛

شهید محمود صارمی در سال ۱۳۷۰ جذب خبرگزاری جمهوری اسلامی شد و بعد از پنج سال تلاش و فعالیت، به خارج از کشور اعزام و مسؤولیت دفتر خبرگزاری جمهوری اسلامی را در مزارشریف برعهده گرفت. شهید صارمی ۲ سال به عنوان خبرنگار در افغانستان فعالیت کرده و در نهایت به اسارت درآمد و به شهادت رسید.

مسؤولیت پذیری و متعهد بودن وی به اندازه‌ای بود که وقتی شهر مزار شریف افغانستان توسط طالبان سقوط کرد و محل استقرار ایشان در سرکنسولگری ایران در معرض خطر بود و همراه با هشت نفر دیگر از کارکنان سرکنسولگری به اسارت درآمد لحظه‌ای دست از رسالت خود برنداشت و آخرین خبر وی برای ایرنا به این شرح است: «مزار شریف سقوط کرد. هفدهم مرداد ۱۳۷۷، اینجا محل کنسولگری ایران در مزار شریف است، من محمود صارمی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران هستم، گروه طالبان چند ساعت پیش وارد مزار شریف شدند. خبر فوری، فوری. مزار شریف به دست طالبان سقوط کرد، عده‌ای از افراد طالبان در محوطه کنسولگری دیده می‌شوند به من بگویید که چه وظیفه‌ای…»

هنگامی که خانواده شهید محمود صارمی از خبر اسارت شهید خود در افغانستان مطلع شدند. در منزلشان مراسم زیارت عاشورا برپا کردند، تمام همسایه‌ها، مردم و عده‌ای از مسئولان نیز حضور داشتند و آمده بودند تا برای رهایی محمود صارمی از چنگال طالبان دعا کنند.

خواهر زاده شهید صارمی در خاطرات خود آورده است: «دایی محمود ۲۰ روز قبل از سقوط مزار شریف و قبل از اینکه به اسارت درآید و به شهادت برسد در افعانستان دچار بیماری آپاندیس شد که با مشکلات فراوان و تلاش و پیگیری دوستانش به مدت ۵ ساعت شبانه، تحت نظر دکتر قرار گرفت.

سپس با وضعیتی نابسامان در محیط کاملاً غیر بهداشتی با فقدان امکانات، بدون وجود نور کافی تحت عمل جراحی قرار گرفت. پس از دو روز از این جراحی شهید صارمی به ایران اعزام شد.

باوجود اینکه دوران استراحت شهید صارمی در تهران سپری شد. وی پس از به اوج رسیدن جنگ افغانستان برحسب تکلیف از طریق خبرگزاری ایرنا با توجه به احساس مسؤلیت شرعی و حرفه‌ای کار خبرنگاری و رسالتی که داشت مجدداً چهاردهم مرداد ماه سال ۱۳۷۷ به کشور افغانستان و محل کارش در مزار شریف اعزام و ۳ روز بعد پس از رساندن خبر سقوط مزار شریف، قتل عام زنان و کودکان بی گناه به ایران و سراسر جهان توسط طالبان اسیر و به شهادت رسید

هنگامی که پیکر مطهر شهید به زادگاهش بروجرد انتقال یافت، مردم قدرشناس و همیشه درصحنه این شهر و سایر مسئولان کشوری و لشکر در مراسم تشییع شهید مجاهد به طرز باشکوهی شرکت کردند به گونه‌ای که خیابان مملو از جمعیت بود.

بعد از اقامه نماز بر پیکر مطهر شهید محمود صارمی در جوار آیت الله ا علی احمد نجفی بروجردی و دانشمند فرزانه محمد ابراهیم نجفی بروجردی در گلزار شهدای شهرستان بروجرد آرام گرفت.»

محمود صارمی در وصیت نامه‌اش آورده است؛

«بسمه تعالی

ای برادران و خواهران جهادگر خطاهای من گنه کار روسیاه را که باعث رنجش شما شده ببخشید تا خدای بزرگ از من راضی شود. ای خدا مرا که در اثر غرور و خودپرستی گناه می‌کنم ببخش زیرا این بدن ضعیف من توانایی تحمل آتش جهنم را ندارد و خدایا مرا جز توبه کاران واقعی قرار بده.»

سرانجام شهید محمود صارمی این جوان تربیت شده در مکتب اباعبدالله الحسین (ع) در سن ۳۰ سالگی با نوشیدن شربت شهادت در کنار همرزمان شهیدش در زادگاهش شهر بروجرد در خاک آرمید و به آرزوی خود که شهادت بود دست یافت و برای جامعه مطبوعاتی و رسانه‌ای کشور افتخار به ارمغان آورد.

در مرداد ۱۳۷۷ زمانی که جنگ‌های داخلی افغانستان در این سرزمین آشوب زده به اوج خود رسیده بود و سانسور خبری بر همه رسانه‌ها حاکم بود و از سوی شیطان بزرگ و سردمداران آن اجازه داده نمی‌شد تا جنایات طالبان آن روز و داعش امروز به جهان مخابره شود خبرنگار ایرانی محمود صارمی به تنهایی در مقابل آنها ایستاد و با بیان رخدادها و جنایت‌های وحشیانه و ددمنشانه طالبان در افغانستان از جمله زنده به گور کردن زنان و دختران و ریختن خون شیعیان و صدها جنایت دیگر با اطلاع رسانی خود از تریبون ایرنا پرده از جنایات طالبان برداشت و با نثار خون خود سرانجام برگ زرینی از مقاومت و جوانمردی در تاریخ رسانه‌ای ایران رقم زد و در سخت‌ترین لحظه‌ها ماند و با مردانگی‌اش درس مقاومت و بزرگ‌مردی را معنا کرد.

تا مدت‌ها از سرنوشت این ۹ نفر گزارشی منتشر نشد، تا اینکه پیکرهای آنان در یک گور جمعی در خرابه‌های پشت کنسولگری به دست آمد. پیکر آنان ۲۲ شهریور ۱۳۷۷ به تهران منتقل شد و به خاک سپرده شدند.

۱۷ مرداد روز شهادت شهید محمود صارمی، روز خبرنگار نامگذاری شده است در حقیقت این روز فرصتی است برای پاسداشت مقام شامخ انسان‌هایی که در راه روشنگری و آگاهی بخشی به آحاد جامعه و به تصویر کشیدن تمامی مسائل ایران اسلامی در بحران‌ها و شیرینی‌ها جان خود را تقدیم کرده اند.

فرمایش رهبر معظم انقلاب «اگر زحمات شما [خبرنگارها] نباشد، این لحظه‌ها هرگز ماندگار نمی‌شود… شما آن را حفظ می‌کنید و در اختیار افکار مردم قرار می‌دهید. بدون این دوربین‌ها، قلم‌ها و دلسوزی‌های شما برای تهیه و تنظیم اخبار و مطالب، این کارهای ما مثل یک چیزهای تثبیت نشده است.» نشان از جایگاه والا و مقدس خبرنگاران دارد.

خبرنگاران انقلابی از رسالتی که در مقابله با جنگ نرم دشمن بر دوش دارند ذره‌ای شانه خالی نکرده و در عرصه‌های مهم انقلاب اسلامی در جهت جهاد تبیین، اطلاع رسانی عمومی و تشویق و ترغیب مردم و مشارکت آنها در برنامه‌های نظام اسلامی تلاش فراوان کرده اند.

سلاح خبرنگار، کاغذ و قلمی است که با آن قول سدید می‌گویند؛ یعنی برای جامعه خوب و مفید حرف می‌زنند و از حق می‌گویند. چنانچه در قرآن کریم آمده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقولوا قَولًا سَدیدًا یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ» یعنی ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید. این خبرنگاران هستند که در راهپیمایی‌ها و مراسمات مختلف ملی نظام مقدس جمهوری اسلامی، افتخاراتی که توسط مردم همیشه در صحنه خلق می‌شود را منعکس می‌کنند و با قلم خود آن را به گوش جهانیان می‌رسانند. یکی از پر اهمیت ترین وظایف خبرنگاران استمرار رسالت حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) می‌باشد، این عزیزان آرمان‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی، امام راحل (ره) و شهدا را که برگرفته از آموزه‌های اسلام ناب محمدی (ص) است را باید زینب وارانه به گوش دنیا برسانند.

کد خبر 5856509

منبع: مهر

کلیدواژه: تهران مزار شریف ایران بروجرد انقلاب اسلامی ایران خرمشهر داعش افغانستان طالبان شهید محمود صارمی عاشورا خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران دانشگاه تهران دانشگاه شهید بهشتی خبرنگار روز خبرنگار کتاب و کتابخوانی معرفی کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دفاع مقدس انقلاب اسلامی ایران خبرگزاری مهر دفاع مقدس جنگ تحمیلی شورای فرهنگ عمومی انتشارات کتاب جمکران ایران مرکز فرهنگی شهر کتاب رونمایی کتاب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محمدمهدی اسماعیلی شهید محمود صارمی جمهوری اسلامی شهید صارمی مزار شریف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۴۱۱۱۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله گازانبری طالبان به تعهدات آبی با ایران

روز یکشنبه ۹ اردیبهشت‌ماه در گزارشی با عنوان «تفاوتی بین استراتژی امارت با دوران غنی نیست» به موضوع عدم پرداخت و رهاسازی کامل حقابه سیستان توسط طالبان حتی در این روز‌های پربارش پرداختیم. این در حالی است که علی‌رغم تمام هشدار‌ها درباره وضعیت وخیم آبی در جنوب شرق ایران که ناشی از مسدود بودن راه‌های آبی به این قسمت است، همسایه شرقی همچنان در حال انجام پروژه‌های آبی روی رودخانه‌هاست.

به گزارش روزنامه فرهیختگان، به همین منظور عملیات تکمیل پروژه سد «پاشدان»، از سد‌های بزرگ افغانستان در مرز با ایران و در مسیر هریرود، با حضور ملا عبدالغنی برادر، معاون نخست‌وزیرو عبدالطیف منصور، سرپرست وزارت آب و انرژی طالبان در هرات آغاز شده است. کارشناسان حوزه هیدروپلیتیک معتقدند که با ساخت و بهره‌برداری از این سد در بالادست هریرود، تنش آبی در ایران و ترکمنستان تشدید خواهد شد. در همین رابطه با محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید.

ردپای هندوستان در هریرود

با توجه به اینکه مناقشه رودخانه فرامرزی هریرود با تکمیل سد‌های و کانال‌ها در بالادست افغانستان وارد فاز جدیدی خواهد شد، این مناقشه و به‌خصوص سرمایه‌گذاری هندوستان در حوضه هریرود و پروژه‌های آتی شان مورد توجه خواهد بود.

محمدنبی جلالی، پژوهشگر دکتری منابع آب دانشگاه تهران و عضو هیات اندیشه‌ورز هیدروپلیتیک و دیپلماسی آب بنیاد نخبگان کشور درباره این مناقشه گفت: «به‌طور کلی شاید بشود سرمایه‌گذاری هند در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان را در میراث استعمار جست‌وجو کرد؛ وقتی تاریخ هند به‌خصوص یک قرن اخیر را مرور می‌کنید تا سال ۱۹۴۷ مستعمره بریتانیا بود و بعد با هند چندپاره مواجه شدیم که به کشور هند و پاکستان و بعد‌ها پاکستان شرقی (بنگلادش) تقسیم و سبب مناقشات متعددی همانند مناقشه حل‌نشده کشمیر می‌شود.

از همین رو با توجه به موقعیت جغرافیایی افغانستان که در مهار آب فرامرزش دارد باعث شد این کشور به‌جدیت سراغ سرمایه‌گذاری روی مهار این منبع برود و عملا بتواند از طریق افغانستان برای خودش اهرم‌های فشار ایجاد کند. به هر حال افغانستان بخشی از ظهور و تداوم دیپلماسی آبی و عوامل سیاسی-اجتماعی در این منطقه را در سیاست‌های هیدروپلتیکی که با توجه به موقعیت بالادستی که در چهار حوضه‌اش دارد می‌تواند پیش ببرد.

البته موضوع فقط مربوط به ایران نیست؛ رودخانه فرامرزی کابل که در نزدیکی آتوک در پاکستان به رود سند منتهی می‌شود، خودش پتانسیل مناقشه آبی عظیمی را دارد. جالب است که همین مناقشه هم شاید به تعیین مرز استعماری خط ریورند ۱۸۹۳ برگردد که بریتانیا برای در امان ماندن هند شرقی از نفوذ شوروی به قبایل پشتون خودمختاری داد، حتی ردپای بریتانیا در مناقشه هیرمند به‌وضوح قابل مشاهده است.

جایی که مرز سیستان درونی و بیرونی را گلداسمیت بریتانیایی تعیین می‌کند و خاوری‌ترین دلتای رودخانه هیرمند را به‌عنوان مرز بین دو کشور قرار می‌دهد. گذشته از ردپای ناخجسته استعمار؛ هند با تقریبا دو میلیارد دلار پنجمین کشوری است که بیشترین سرمایه‌گذاری را در پروژه‌های آبی و غیرآبی افغانستان انجام داده؛ از بورسیه تحصیلی بگیرید تا استخراج معادن و اما در زمینه پروژه‌های آتی، نمی‌خواهم به این موضوع ورود کنم که امارت اسلامی به‌جدیت دنبال این است که با مهندسی اجتماعی تحت پروژه‌هایی همچون «قوش‌تپه»، مهاجران اخراجی پاکستان را در «آمودریا» که منابع دست‌نخورده عظیم انرژی را دارد بارگذاری کند، فقط می‌خواهم از یک پروژه دیگر تحت عنوان TAPI بگویم که به دلایل ناامنی در افغانستان به تعویق افتاده بود.

درباره اهمیت این پروژه همین کافی است که بوش زمان حمله به افغانستان می‌گوید تکمیل استراتژی جنگ ما تکمیل پروژه تاپی است که قرار است گاز ترکمنستان را از طریق افغانستان به پاکستان و هند انتقال بدهد و هدفش تامین سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی به جنوب آسیاست.

همین چندروز قبل آقای «آمانوف»، رئیس اجراییه شرکت خط گاز تاپی، در مجمع سرمایه‌گذاری انرژی ترکمنستان در پاریس اعلام کرد که ترکمنستان به تکمیل بخش خود از پروژه لوله گاز تاپی متعهد است. ضمنا این نگرانی هم وجود دارد که این لوله گاز جایگزین مسیر طرح خط لوله گاز صلح بین ایران و پاکستان و هند هم باشد، یعنی عملا علاوه‌بر اینکه منابع آب را مهار می‌کند به‌جد دنبال این است که وابستگی‌اش را به منبع انرژی ما کم کند. به نظرم پرواضح است که به سرانجام رساندن این پروژه‌ها موقعیت ویژه‌تری در مذاکرات به طرف افغانستانی می‌دهد.

ماجرای ابرپروژه سد سلما در بالادست رودخانه هریرود

این پژوهشگر درباره ابر پروژه سد سلما که کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا پروژه سد سلما با حمایت‌های این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد گفت: کمی بعد از استقلال هند از بریتانیا، پروژه سد سلما با حمایت‌های این دو کشور در زمان داوودخان شروع شد، ولی به دلیل ناآرامی‌های داخلی فراز و فرود‌هایی داشت تا نهایتا در دوران رئیس‌جمهور غنی در ۱۳۹۵ با ظرفیتی حدود ۶۵۰ میلیون مترمکعب و با حمایت مالی ۳۰۰ میلیونی هند به بهره‌برداری رسید. جالب است که نخست‌وزیر، آقای مودی قبل از افتتاحیه بند سلما به ایران می‌آید و توافقنامه چابهار را امضا می‌کند و هنوز بعد از سال‌ها خلف وعده کار واقعی انجام نشده است. همچنین در مراسم افتتاحیه سد سلما می‌گوید: «این پروژه راه صلح برای همگان را انتخاب کردم.»

شاید کسی با این نکته موافق نباشد و نگاهم به مناقشات بین کشور‌ها کمی رئالیستی است، اما به این روند باید دقت کرد. استعمار کهن روزگاری هند را با ابزار زور و حمله نظامی تسخیر کرد و امروز فقط شیوه استعمار متفاوت شده و با مصادره واژه صلح و استخدام مجریان، همان شیوه قبلی را در کشور‌های دیگر دنبال می‌کند. واقعیت این است که سایه استعمار همچنان هم بر سر مسائل و رفتار‌های دولت‌ها حاکم است و اصطلاحا «استعمار پوست انداخته» و حال «استعمار نوین» به شیوه‌ای دیگر به دنبال تسلط و نادیده‌گرفتن حق ملت‌هاست.

در عصر حاضر اگر کمی حواس‌مان جمع باشد متوجه می‌شویم که استعمار فرانو چطور بر باور و منش ملت‌ها و هویت‌شان به‌طور نامحسوس و بدون اینکه خود استعمارگران یا حتی مجریان بومی حضور مرئی داشته باشند چنگ می‌زند تا مناقشات آبی و غیرآبی را تشدید کند. شاید اهمیت دیپلماسی عمومی در مناقشه آبی مثل مناقشه هیرمند و هریرود در گذر زمان با تکمیل کانال و بند‌های انحرافی و وابسته کردن جامعه محلی بالادست به این منبع حیاتی روشن‌تر شود؛ در زمانی که عملا ماهیت مناقشه از دولت-دولت به دولت-مردم شیفت پیدا کرد.

واقعا نمی‌خواهم شرایط را اورژانسی نشان بدهم. چون اولین کاری که در این شرایط می‌کنیم تراشیدن پروژه اورژانسی با پول بیت‌المال است. در واقع می‌خواهم توجه کنیم که در آستانه حذف‌شدگی قرار داریم و مورد هجمه استعمار آبی هستیم و امروز هیچ چیزی مثل عنصر زمان مهم نیست.

حقابه تاریخی هیرمند تقلیل پیدا کرده است

مناقشه آبی میان دو کشور، قدمتی به تاریخ افغانستان دارد و در سال‌های اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده. جلالی درباره رهیافت برون رفت از این شرایط تضاد منافع گفت: «نگرانی عمیق این است که کشور‌های دیگر در نتیجه پرداختن صحیح به شکست‌های دیپلماسی آبی شان در گذشته و بازتعریف نحوه همکاری در‌مورد مسائل آب‌های فرامرزی، راهی برای آینده دیپلماسی آبی شان ترسیم کرده اند و سوال این است که آیا ما به این درک رسیده‌ایم که اگر بگوییم «در دیپلماسی آب چندان موفق نبوده ایم» متهم به تحریف واقعیت نشویم؟ البته موافقم که فضا آنچنان هم تاریک نبوده و نیست؛ اما اگر بپذیریم حقابه تاریخی معاهده هیرمند در صد و اندی سال و در طول تاریخ روابط بین دو کشور ایران و افغانستان تقلیل پیدا کرد تا نهایتا به ۱۶ درصد رسید یا طی دوران تکمیل سد انحرافی کمال خان، که هرچند تلاش‌هایی شد و حتی اخیرا دکتر ظریف هم در مصاحبه شان اذعان داشتند که با علم به اینکه سد انحرافی کمال خان برای منحرف کردن سیلاب است و حقیقتا هم همین است، وارد گفتگو شدند، اما بلاخره باید بپذیریم که علی رغم تلاش‌های دستگاه دیپلماسی، نتوانستیم احداث این بند را به تعویق بیندازیم و سد انحرافی کمال‌خان تکمیل شد.

سوال اساسی این است که مصر چگونه در مناقشه رود نیل با اتیوپی و سودان توانست سال‌ها احداث سد رنسانس (النهضه) را به تعویق بیندازد؟ از چه ابزار‌هایی استفاده کرد؟ از سد کمال خان که گذشت، اما قرار است برای سد بخش آباد روی سرشاخه فراه رود در آینده چه اتفاقی بیفتد؟ چه ابزار‌هایی برای به تعویق افتادن احداث سد بخش آباد -که میخی است بر تابوت کما‌رفته سیستان- داریم؟ نکته اساسی این است که حتی افغانستان با اندوخته تجاربش فارغ از اینکه چه دولتی و حکومتی مستقر باشد مشخص کرده راهبرد هیدروپلیتیکی اش در مواجهه با مناقشات با همسایگانش چیست. اما ما با توجه به وضعیت هیدروپلیتیکی خاصی که داریم و در جایی بالادستی، در جایی میان‌دست و در جایی پایین‌دست هستیم و تک تک این رودخانه‌های فرامرزی چالش‌ها و بازیگران متعدد خودش را دارد، چه راهبرد هیدروپلیتیکی و ابزار قدرتی داریم؟ مثلا روی هم همین رودخانه هریرود در قسمت پایین دست با ترکمنستان چالش جدی بازسازی کانال «قره‌قوم» را داریم یا راندمان پایین آبیاری در بخش کشاورزی را داریم.

در قسمت بالادست با طرف افغانستانی با توسعه یک‌جانبه سد و کانال هایش بدون توجه به آب مورد نیاز پایین دست مواجهیم و حتی هیچ توافقنامه‌ای روی این رودخانه فرامرزی با افغانستان نداریم. ما هنوز مشخص نکرده ایم چه دکترین هیدروپلیتیکی خاصی برای این حوضه‌های فرامرزی داریم. همچنین اخیرا در لحظات آخر بعد از سال‌ها گزارش کمیسیون تلفیق برنامه هفتم توسعه با تصویب بند الحاقی ۱ ماده ۳۹ موافقت کرد که «نقشه راه دیپلماسی آب در چهارچوب دیپلماسی کلان کشور» تهیه شود؛ ضمن اینکه آیا این هم سندی است که قرار است به بایگانی برود یا سندی است که درنهایت قرار است یک دکترین برا حوضه‌هایی با چالش‌ها و بازیگران متعدد تجویز کنیم؟ در دکترین ما نسبت دیپلماسی انرژی ما با مناسبات و تعاملات هیدروپلیتیکی آب‌های فرامرزی قراره دیده می‌شود؟ فرهنگ چطور؟ ترانزیت چطور؟ چابهاری که کانون رقابت هند و چین است؟ آیا با هند ادامه بدهیم که ۸ سال بدعهدی مکرر کرده آن هم با ۸۵ میلیون دلار؛ در چنین پروژه راهبردی، نمی‌بایست چند میلیارد دلار قرارداد باشد؟ این‌ها فقط سوال است.

توقع دارید حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا را داشته باشیم؟

این پژوهشگر درباره میزان حقابه‌ای که این روز‌ها رهاسازی شده گفت: «اجازه بدهید این نکته را هم یادآوری کنم؛ ما هم حقیقتا خوشحالیم از اینکه اندک آبی از حقابه ایران را دریافت کردیم ولیکن اینکه در تریبون رسمی یک نهاد رسمی اعلام می‌کنیم تا این لحظه اینقدر از حقابه هیرمند رهاسازی شد، این ابزار قدرت است؟ این دیپلماسی عمومی است؟ واقعا هم شاید توقع داشتند ما حس گل پیروزی ایران مقابل استرالیا در جام جهانی ۱۹۹۸ را تجربه کنیم!

وقتی ابزار‌های قدرت مصر در تعویق احداث سد رنسانس را بررسی می‌کنید که چه کرد، یکی از ابزار‌های بسیار مهمش همین به‌کارگیری صحیح از دیپلماسی عمومی بوده است. ولی ما از این ظرفیت کم‌نظیر دیپلماسی عمومی به‌درستی استفاده نمی‌کنیم.

شاید زمانی سازش مبتنی‌بر مذاکره «برد-برد» حداقل در سطح فکری ایده جذابی بوده تا به یک نتیجه دوجانبه سودمند برسیم؛ اما واقعیت جهان امروز حقیقتا متفاوت شده است. کشور‌ها اصولا حاضر نیستند در مذاکرات‌شان سهم برابر یا کمتری از طرف مقابل برای ملت‌هایشان بگیرند. ما باید تجدید نظری در رویکردهایمان در مذاکرات داشته باشیم و باید به این بیندیشم که چطور در مذاکرات می‌توانیم یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خودمان و خوب برای دیگری ایجاد کنیم.

من‌حیث‌المجموع فکر می‌کنم فیصله دادن به اثرات هیدروهژمونی در حوضه آبریز بین‌المللی هریرود که بین چند کشور مشترک است و علی‌الخصوص‌انگیزه کشور بالادستی مثل حکومت امارات اسلامی که حاکمیت مطلق سرزمینی و توسعه یکطرفه رودخانه‌ها را بدون توجه به پیامد‌های آن در کشور‌های پایین دست در پیش گرفته، حقیقتا مسیری صعب‌العبور است؛ به‌ویژه اینکه روشن است سیاست‌های دولت نوپای طالبان در راستای توسعه زیرساخت‌های آبی و ساخت سد و تکمیل کانال‌ها به درهم‌تنیدگی این مناقشه خواهد افزود.

از طرفی دیگر این را هم در نظر داشته باشید که تقریبا جهان در حال تجربه سومین انتقال قدرت است. هرچند ایران همیشه در چنین بزنگاه‌هایی در طول تاریخ تحت فشار بوده است؛ اما بخشی کوچکی از رهیافت را شاید در پاسخ به این سوال بشود جست‌وجو کرد که راهبرد کلان ما در این شرایط گذار نظام بین‌الملل که مشخصه اصلی آن بازتوزیع قدرت، ثروت و بازنویسی قواعد بین‌المللی است، آیا این است که باید در تنهایی استراتژیک به سر ببریم یا با توجه به اینکه انزواگرایی، انفعال و عدم تعامل نه با ژئوپلتیک ایران سازگار است، نه با فرهنگ سنتی ایران، از طریق چندجانبه‌گرایی و ائتلاف‌سازی مبتنی‌بر همکاری راهبردی به استقبال این جهان پسا‌قطبی برویم؟ و حالا در سطوح پایین‌تر، چطور این کلان راهبردمان، قرار است توسعه پایدار و امنیت آبی را برای ما به ارمغان بیاورد تا دچار خفگی هژمونی نشویم؟! و چطور می‌شود به یک بازتوزیع مجدد قدرت بین بازیگران درگیر این مناقشه آبی دست بزنیم تا در این حوضه آبریز فرامرزی فضا‌ها را دوباره پیکربندی و تفسیر کنیم. حقیقتا نمی‌دانم که آیا روزگاری می‌رسد که بتوانیم موقعیتی را با ابزار‌های قدرت‌مان ایجاد کنیم که در مذاکرات آبی مان یک پای بالاتر بگذاریم و موقعیتی عالی برای خود و خوب برای دیگری ایجاد کنیم یا خیر. امیدوارم.

دیگر خبرها

  • حمله گازانبری طالبان به تعهدات آبی با ایران
  • آماده حمایت جدی از ناشران و مخاطبان این حوزه هستیم
  • صد و شصت و دومین کاغذ خبر ایسکانیوز منتشر شد
  • داوطلبان مورد حمایت جبهه ایستادگی ایران اسلامی در زنجان و خدابنده
  • کاندیداهای موردحمایت جبهه ایستادگی ایران اسلامی درزنجان و خدابنده
  • بررسی راه‌های گسترش همکاری دانشگاه صنعتی شریف با دانشگاه‌های عراق
  • در فقدان خاموشی یک صدای ناب از موسیقی شریف خراسان
  • راهبردهای رهبر انقلاب در حوزه آموزش‌وپرورش بر روی کاغذ باقی نماند
  • چرا ایران هسته ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟
  • چرا ایران دارای سلاح هسته‌ ای برای منطقه و جهان امنیت‌زا است؟